هنگام نقدکردن، مهم است که به تفاوتهای فرهنگی، مانند ارتباط چشمی، شیوهی کلامی و انتظارات سخنران بیندیشید. فرهنگ، نظامی از نگرشها، باورها و رفتارهایی است که شیوههای گوناگونی از زندگی را شکل میبخشند. گروههای فرهنگی گوناگون در برقراری ارتباط، چه بهصورت کلامی و چه ارتباط غیر کلامی، شیوههای متفاوتی دارند. جهانیشدن و رسانهها، بسیاری از تفاوتهای سنتی را برای مخاطبان جوانتر تعدیل کردهاند؛ با این حال، شایسته است هنگام نقد، پنج حوزهای را که بر تفاوتهای فرهنگی اثرگذارند، به خاطر داشته باشید:
- شیوهی کلامی در فرهنگهای با زمینهی بالا و زمینهی پایین
- مسئولیت انتقال مؤثر پیام در سبکهای ابزاری و عاطفی
- جمعگرایی و فردگرایی در فرهنگها
- شأن و منزلت
- ارتباط چشمی
شیوهی کلامی در فرهنگهای با زمینهی بالا و پایین
در فرهنگهای با زمینهی پایین، مانند آمریکا و آلمان، انتظار میرود که افراد آنچه را که در ذهن دارند، مستقیم بگویند؛ مردم در این فرهنگها، به اصطلاح، «حاشیه نمیروند». در فرهنگهای با زمینهی بالا، مانند ژاپن و چین، مردم بیشتر از بیان غیرمستقیم، ایماواشاره و پیشنهادهای زیرکانه برای انتقال پیام بهره میگیرند.
مسئولیت انتقال مؤثر پیام در سبکهای ابزاری و عاطفی
آیا برای انتقال پیام، سخنران مسئول است یا مخاطب؟ سبک ابزاری در سخنرانی، فرستندهمحور است؛ بار انتقال پیام بر دوش سخنران است تا کاری کند که دیگران او را بفهمند. سبک عاطفی گیرندهمحور است و در نتیجه، مسئولیت بیشتری بر گردنِ شنونده میگذارد. با این سبک، شنونده باید به نشانههای کلامی، غیرکلامی و ارتباطی توجه کند تا پیام را بفهمد.
فرهنگهای چینی، ژاپنی و بسیاری از فرهنگهای بومی آمریکا فرهنگهای عاطفی هستند؛ درحالیکه فرهنگ آمریکایی بیشتر از نوع ابزاری است. به نشستن در کلاس درس دانشگاه و گوشدادن به سخنران توجه کنید. اگر مطلب را نفهمید، مسئولیت بر گردن کیست؟ در ایالات متحده، دانشجویان باور دارند که استاد باید مطالب را به دانشجویان منتقل کند. با این حال، وقتی در میان گروهی از دانشجویان چینی پرسشی مطرح کنید، احتمالا با حسی متفاوت از مسئولیت روبهرو میشوید. شنوندگانی که در محیطی عاطفیتر پرورش یافتهاند، با «نه، مشکل از تو نیست؛ وظیفهی ماست که سختتر تلاش کنیم.» پاسخ میدهند. اینگونه دانشجویان، با پذیرش مسئولیت خود به عنوان شنونده، میکوشند تا مطالب سخنران را بهتر درک کنند.
جمعگرایی و فردگرایی
آیا سخنران و شنوندگان از فرهنگی جمعگرا هستند یا فردگرا؟ وقتی فرد یا فرهنگی گرایش به جمعگرایی دارد، نیازها و منافع گروه را برتر از امیال یا انگیزه های شخصی میپندارد. در مقابل، فرهنگهایی با محوریت فردگرایی، خود را مهمترین میپندارند؛ یعنی هر فرد برای موفقیت یا شکستش در زندگی مسئول است. وقتی شما بازخورد یا نقدی ارائه میدهید، اگر از فرهنگی فردگرا باشید، به احتمال زیاد، مستقیما با یک نفر صحبت میکنید و فرد هم مسئول است. با این حال، اگر با کسی گفتوگو کنید که از فرهنگی جمعگرا میآید، بازخورد یا نقدتان شاید میان تمام اعضای گروه، بهطور مشترک درک شود؛ چرا که در این فرهنگها، همهی اعضا برای اقدامات یکدیگر مسئولیت قائل هستند.
شأن و منزلت
شأن معمولا به عنوان حسی از خودارزشی، بهویژه در چشم دیگران دیده میشود. بنا بر پژوهشی، دانشجویان چینی دانشگاه، کسر شأن را به عنوان ناکامی در برآوردن انتظارات از خود یا آنچه دیگران انتظار دارند، میبینند. در فرهنگهایی که بیشتر فردگرا هستند، سخنرانان و شنوندگان نگران حفظ شأن خودشان و نه دیگران هستند. با این حال، در موقعیتی میان مردمی با فرهنگهای جمعگرا، سخنران نباید فقط نگران حفظ شأن خود باشد؛ بلکه باید به شأن شنوندگان نیز توجه کند.
ارتباط چشمی
قوانین مربوط به حفظ ارتباط چشمی از فرهنگی به فرهنگ دیگر متغیر است؛ ارتباط چشمی، بر اینکه ما چطور بازخورد میدهیم، سؤال میپرسیم یا نقد میکنیم، اثرگذارند. برای نمونه، در بسیاری از فرهنگها، نگاهنکردنِ مستقیم در چشم فرد، نشانهی احترام است و دقیقا اهالی آمریکای شمالی، برعکس آن را انتظار دارند. در بسیاری از فرهنگهای سنتی عرب، قابلقبول نیست که زن ارتباط چشمیاش را با مردی حفظ کند. به علاوه، در بسیاری از جوامع آفریقایی-آمریکایی و آمریکای لاتین، کودک با نگاهنکردنِ مستقیم در چشم بزرگسالی که با وی صحبت میکند، به او احترام میگذارد. آنچه مهم است اینکه نبودِ ارتباط چشمی را به عنوان نشانهای از بیتفاوتی یا بیاحترامی تعبیر نکنید.
نقد مؤثر: مثبت، مشخص، عینی و سازنده
انتقاد مؤثر باید با نیت مثبت، مشخص، عینی و سازنده صورت بگیرد تا به نتایجی مطلوب برسد.
نخستین قاعده برای نقد مؤثر این است: «به فرد احترام بگذارید؛ در نقد بر رفتاری که باید تغییر کند، تمرکز کنید؛ بر آنچه که مردم واقعا میگویند یا انجام میدهند.»
انتقاد سازنده، مهارتی است که در همهی زندگی به کارتان خواهد آمد. اینکه بتوانید بهخوبی نقد کنید، به شما فرصتی میدهد تا به شکلی مثبت، اثری شخصی و حرفهای بهجا بگذارید. نقد مؤثر به دو دلیل زیر سودمند است:
- ایدهها و دیدگاههای جدید را کشف میکند؛
- منطقِ بحث را میآزماید و کمبودهایش را آشکار میکند.
تکنیکهای انتقاد سازنده
هدف انتقاد سازنده، بهبود رفتار یا نتایج رفتاری یک نفر است؛ و در عین حال، خودداری آگاهانه از حملههای شخصی و سرزنشهای غرضورزانه. اینگونه انتقاد با بیانی قابلقبول برای فرد مورد نظر شکل میگیرد و اغلب تصدیق میکند که خودِ منتقد نیز عاری از کمبود و اشتباه نیست.
از توهین و زبانی غیردوستانه بپرهیزید و از عباراتی مانند «من احساس میکنم…» و «اینطور متوجه شدم که…» بهره بگیرید. منتقدان سازنده میکوشند تا خودشان را بهجای فرد مورد انتقاد بگذارند و از دیدگاه او ببینند که همهچیز چطور به نظرشان خواهد آمد.
انتقاد راهگشا باید:
- با نیتی مثبت و انگیزهای دوستانه صورت گیرد: شما نه تنها پیامهایی دربارهی اینکه پیام دیگری را چطور درک کردهاید میفرستید، بلکه میکوشید احساسی را که نسبت به طرف مقابل و رابطهتان با وی دارید، بهخوبی منتقل کنید. یادآوری این نکته به شما کمک خواهد کرد تا نقدهایی سازنده انجام دهید.
- مشخص و شفاف باشد: به فردِ مورد انتقاد اجازه دهید که شفاف و دقیق بداند کدام رفتار را باید بازنگری کند.
- عینی و واقعگرایانه باشد: نقد عینی شما باعث میشود تا فردِ مورد انتقاد، نه تنها پیام را دریافت کند، بلکه حاضر باشد عملا کاری در موردش انجام دهد. اگر انتقاد شما عینی و ملموس باشد، مقاومت در برابرش دشوارتر خواهد بود.
- سازنده و سودمند باشد: از حملههای شخصی و سرزنش، زبان اهانتآمیز و لحن غیردوستانه بپرهیزید. همچنین، بکوشید از لحنِ ارزیابانه یا قضاوتگرانه، مانند «تو اشتباه میکنی» یا «چنین ایدهای احمقانه است» خودداری کنید؛ برخورد سازنده باعث میشود دریافتکنندهی پیام احساسِ نیاز کمتری به واکنشی تدافعی داشته باشد و نقد شما را با آغوشی گشادهتر بپذیرد.
چنانکه از نامش پیداست، نقد سازنده باید هدف سازندگی، اصلاح یا بهبودِ موقعیتی را داشته باشد؛ هدفی که معمولا با بهکارگیری لحنی غیردوستانه یا حملههای کوبندهی شخصی مخدوش میشود.
انتقاد مؤثر میتواند افراد را به تغییر در آنچه میاندیشند و انجام میدهند، وادارد؛ بنابراین، نقد باعث تغییر، تحول و دگرگونی است. انتقاد مؤثر حتی میتواند راهگشا و رهاییبخش باشد و با بهکارگیری ایدههای فرصتآفرین، با ایدههایی که افراد را اسیر نگه میدارند، مبارزه کند؛ و در عین حال، بهشکلی آگاهانه، از حملههای شخصی و سرزنشهای مغرضانه مبرا باشد.